فرشته های مامانفرشته های مامان، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره
یکی شدن من وبابایییکی شدن من وبابایی، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

هدیه های آسمانی

تا تا کردن قند عسلا

نفسای مامانش سلاااااااااااااااااااااام ایشالله همیشه خوب خوب باشید مونسا هرچند که الان دارم مینویسم سه تاییمون یه کم سرما خوردیم از کجا و چطوری الله اعلم یک کوچولوگلو درد و آبریزش بینی دارین ایشالله هرچه زودتر خوب شید ماشالله عشقای ماه مامان به راه افتادین ببخشید که با تاخیرمطالب شمارو مینویسم خودتون  تمام وقت رو میگیرید واااااااااااااااااااااااااااااای نمیدونید که  از وقتی به راه افتادید چقد بامزه شدید میخوام بخورمتون دوباره برین تو دلم اینقد بامزه تاتا میکنید بی نهایت شیرین و دوست داشتنی شدید دنبالتونم که میکنم هرکدوم یه سویی با خنده و قهقهه فرار میکنید حالا باز یه چیزی هم دستتون میگیرین حانیه خانم که گاهی اوقات...
15 شهريور 1394

خوش خوشان مامانی و دختراش

سلاااااااااااااااااااااااام  فندق های ناز مامانش دخترای نازمن این ماه سرمون حسابی شلوغ بود ای کاش همیشه از این شلوغی ها باشه مامان جون و خاله محدثه تون 23 مرداد بود که اومدن خونمون صبح ساعت 7 بود که رسیدن خونه با صدای صحبت ما شما از خواب بیدار شدید و هرکار کردم نخوابیدید اول هم شما فاطمه خانم بیدار شدی هرکار کردم نخوابیدی تلاش داشتی از اینور اونور من نگاه کنی ببینی  کی نشسته آخر سالن که بالاخره پاشدی و رفتی بغل مامان جون حانیه خانم هم بیدار شد و روسریشو گرفت رو صورتش از خجالت و از گوشه نگاه میکرد شما رفتی بغل بابا و بغل مامان نرفتی از دور میخندیدی اما به بعد که آشناشدی مگه از بغل مامان جون میومدی پایین یه دفه که فاطم...
15 شهريور 1394

ولادت امام رضا (ع)

                                             سلطانی و ما رعیت ملک تو رضاییم                                            همواره در این سلطنتت جمله گداییم                             &nb...
4 شهريور 1394

هدیه های الهی در چهارده ماهگی

لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّکُورَ   مالکیّت و فرمانروایى آسمان‏ها و زمین فقط در سیطره خداست، هر چه را بخواهد مى‏آفریند، به هر کس بخواهد دختر هدیه میدهد  و به هر کس بخواهد پسر میدهد؛   چقد قشنگه صبح با صدای شیرین دخترات بیدار شی که میگن مامان و ببیندت آروم شن   چقد قشنگه صدای گریه شون تو رو واسه نماز صبح بیدار کنه چند وقتی هست که گوشیمو کوک نمیکنم برای نماز   قشنگتر اینکه یکی تو بغل تو آروم میشه و میبینی خوابش برده   قشنگ اینه که وقتی دخترا گریه میکنن سرشونو میذارم رو قلبم و محکم تو ب...
3 شهريور 1394

عشق به روسری

سلام دوردونه ها نفسای من حسابی فوزول شدین خوابتون کم شده روزا به زور 2ساعت میخوابونمتون تا کمی منم راحت شم شما وروجکا از سه ماهگی تا الان وقتی میخواستم بخوابونمتون دوتا از روسری هامو که دیگه استفاده نمیکردم مینداختم رو چشاتون که بخوابین الان اینقد اون روسری ها رو دوست دارین که نگو بعضی اوقات که روسری هاتونومیشورم روسری دیگه ای میدم بهتون قبول نمیکنین فقط همون دوتا حالا خوبه که سر همونا دعوا نمیکنین چون متفاوتن بعضی وقتا که خوابین بیدار میشی روسری یک کوچولو اونور ترتونه میرید برمیداریدش و تو بغلتون میخوابید روسری ها موقع خواب باید تو بغلتون باشه   هرکدومو که بردارین فرقی نمیکنه هرجا که میریم روسری هاتونو میب...
2 شهريور 1394
1